Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
woodsy
U
مربوط به جنگل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deforesting
U
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforested
U
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforest
U
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforests
U
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
purlieu
U
زمینی که وقتی جزو جنگل بوده و هنوزمشمول قانون جنگل ها میباشد
agrosylvopastoral system
U
سیستم کشت و جنگل و مرتع سازگان کشت و چرا و جنگل
reforest
U
مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
reforested
U
مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
reforesting
U
مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
reforests
U
مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
silviculture
U
جنگل
woodland
U
جنگل
forests
U
جنگل
timberland
U
جنگل
woodlands
U
جنگل
sylviculture
U
جنگل
greenwood
U
جنگل
weald
U
جنگل
surcharge of common
U
یا جنگل
forest
U
جنگل
jungles
U
جنگل
jungle
جنگل
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
forest laws
U
قوانین جنگل
forester
U
جنگل نشین
wood nymph
U
حوری جنگل
foresters
U
جنگل نشین
sylvan
U
ساکن جنگل
afforestation
U
احداث جنگل
forestation
U
احداث جنگل
deforestation
U
جنگل زدایی
woodman
U
جنگل نشین
afforestation
U
جنگل سازی
pinetum
U
جنگل کاج
mangrove forest
U
جنگل مردابی
rainforests
U
جنگل بارانی
wildwood
U
جنگل طبیعی
rainforest
U
جنگل بارانی
nemoral
U
جنگل نشین
wildwood
U
جنگل خودرو
sylviculture
U
احداث جنگل
clearing of jungle
U
پاکسازی جنگل
ranger
U
جنگل بان
rangers
U
جنگل بان
afforestation
U
جنگل کاری
woodsy
U
ساکن جنگل
reforestation
U
احیای جنگل
mangrove forest
U
جنگل ماندابی
woodless
U
بی درخت بی جنگل
wood
U
جنگل چوبی
woody
U
جنگل دار
forestation
U
وسعت جنگل
afforestment
U
جنگل سازی
dryad
U
عروس جنگل
silviculture
U
احداث جنگل
steppe forest
U
جنگل جلگهای
jungled
U
جنگل دار
silvicolous
U
جنگل نشین
jungly
U
جنگل دار
silvics
U
جنگل شناسی
silvicolous
U
ساکن جنگل
silenus
U
الهه جنگل
xyloid
U
جنگل دار
silviculture
U
پرورش جنگل
glades
U
سبزه میان جنگل
glades
U
فضای میان جنگل
glade
U
فضای میان جنگل
glade
U
سبزه میان جنگل
silviculturist
U
ویژه گر پرورش جنگل
timberland
U
جنگل چوب الواری
forestry
U
احداث جنگل جنگلداری
cloud forest
U
جنگل بلند مه الود
silvicultural
U
وابسته بپرورش جنگل
conifer forest
U
جنگل سوزنی برگ
forests
U
تبدیل به جنگل کردن
forest
U
تبدیل به جنگل کردن
selva
U
جنگل بارانی گرمسیری
tropical rainforest
U
جنگل بارانی گرمسیری
vert
U
گیاه سبز در جنگل
bushwacking
U
در جنگل از بیراهه رفتن
woodnote
U
صدای حیوانات جنگل
tropical rain forest
جنگل بارانهای استوایی
smokechaser
U
مامور اتش نشانی جنگل
wood craft
U
جنگل شناسی از لحاظ شکار
boreal forest
U
جنگل سوزنی برگ شمالی
sylvopastoral
U
طرح ریزی جنگل و مرتع
pinery
U
جنگل کاج گرمخانه اناناس
impark
U
در پارک یا جنگل محصور کردن
tree farm
U
محوطه درخت کاری جنگل
glades
U
خیابان یا کوچه جنگل درختستان
glade
U
خیابان یا کوچه جنگل درختستان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
chaparral
U
بلوط کوتاه وهمیشه بهار جنگل
rapes
U
شهرستان تجاوز به ملک غیر در جنگل
raping
U
شهرستان تجاوز به ملک غیر در جنگل
raped
U
شهرستان تجاوز به ملک غیر در جنگل
rain forest
U
جنگل انبوه مناطق گرم و پرباران
rape
U
شهرستان تجاوز به ملک غیر در جنگل
woodlot
U
منطقه ممنوعه در جنگل برای رشد درختان
wind shake
U
تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
thicketed
U
پوشیده شده بوسیله جنگل ودرخت زار
duff
U
سبزیهای فاسد جنگل خاکه زغال سنگ
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
robin hood
U
رابین هود یاغی جنگل نشین و جوانمرد انگلیسی
Mahogany was once abundant
[prolific]
in the tropical forests.
U
یک موقعی چوب ماهون در جنگل های استوایی فراوان بود.
disforest
U
ازحال جنگلی بیرون امدن ازرعایت قانون جنگل هامعاف کردن
disafforest
U
ازحال جنگلی بیرون اوردن ازرعایت قانون جنگل هامعاف کردن
actaeon
U
اکتئون نام شکارگری که بدن لخت دیاناالههء شکار و جنگل را دیدوبشکل گوزن درامد
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
afforest
U
تبدیل به جنگل کردن جنگلکاری کردن
eight bit system
U
مربوط به یک
irrelevant
U
نا مربوط
curatorial
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
related
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
as for
U
مربوط به
apposite
U
مربوط
correspondents
U
مربوط به
germane
U
مربوط
coherent
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
affined
U
مربوط
lineal
U
مربوط به خط
proper
U
مربوط
pertinenet
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
correspondent
U
مربوط به
relevant
U
مربوط
condequent
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
for
U
مربوط به
cretaceous
U
مربوط به گچ
pertaining
U
مربوط به
caprine
U
مربوط به بز
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
speculative
U
مربوط به اندیشه
expiratory
U
مربوط به زفیر
faunae
U
مربوط به جانوران
anal
U
مربوط به مقعد
horsy
U
مربوط به اسب
existential
U
مربوط به هستی
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
operatic
U
مربوط به اپرا
procephalic
U
مربوط به جلو سر
communist
U
مربوط به کمونیسم
filiate
U
مربوط ساختن
hominoid
U
مربوط به بشر
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
communists
U
مربوط به کمونیسم
parental
U
مربوط به والدین
glossal
U
مربوط به زبان
affiliating
U
مربوط ساختن
geriatric
U
مربوط به پیری
centenarian
U
مربوط به قرن
affiliate
U
مربوط ساختن
garlicky
U
مربوط به سیر
centenarians
U
مربوط به قرن
genethliac
U
مربوط به طالع
affiliated
U
مربوط ساختن
glyptic
U
مربوط به حکاکی
goidelic
U
مربوط بسلت
technologically
U
مربوط به فناوری
fistulous
U
مربوط به ناسور
budgetary
U
مربوط به بودجه
prospective
U
مربوط به اینده
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
retired
U
مربوط به بازنشستگی
technological
U
مربوط به فناوری
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
haemic
U
مربوط بخون
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
affiliates
U
مربوط ساختن
feminine
U
مربوط به جنس زن
Americans
U
مربوط بامریکا
bardic
U
مربوط به رامشگری
concern
U
مربوط بودن به
concerns
U
مربوط بودن به
dependent
U
مربوط محتاج
outbound
U
مربوط به خارج
racing
U
مربوط بمسابقه
atomistic
U
مربوط به اتم
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com